5 عبارت کلیدی در مصاحبه شغلی که باعث می گردد استخدام شوید - مینی ست

به گزارش روزیاتو، ناتالی فیشر (Natalie Fisher) که قبلا متخصص منابع انسانی بود تا به امروز به عنوان مشاور شغلی به صدها نفر یاری نموده مشاغلی با حقوق های شش رقمی (البته به دلار!) به دست بیاورند. او عبارات خاصی را که باعث جلب توجه مصاحبه نماینده و یک مصاحبه کاری پیروز می گردد به اشتراک گذاشته است. در ادامه پنج عبارت کلیدی که باعث می گردد شرکت ها بخواهند شما را استخدام نمایند آمده است.

1. در گذشته به خاطر مهارت [X]، که باعث شد تیم ها کار [Y] را بهتر انجام دهند مورد توجه قرار گرفتم.

نشان دهید سطح مهارتتان آنقدر بالاست که افرادی که با آنها کار می کنید نیز از آن بهره مند می شوند.

مثال:

نگویید: من یک ارتباط گیرنده عالی هستم.

در عوض بگویید: در گذشته به خاطر اینکه باعث شدم اعضای تیم ارتباط کارآمدتری داشته باشند مورد توجه قرار گرفته ام. یک سیستم پیغام رسانی بین تیم های خدمات مشتریان و مهندسان نرم افزار تنظیم کردم تا سریع تر مسائل وب سایت را برطرف کنیم.

2. در یک جلسه آنالیز عملکرد، مدیرم اشاره نمود که من به ویژه در مهارت [X] خوب هستم.

پس از هر آنالیز عملکرد، یک نسخه (یا یادداشت برداری) از نظرات سرپرست خود ذخیره کنید تا بتوانید برای مصاحبه های شغلی آینده به جزئیات خاص مراجعه کنید.

مثال:

نگویید: من مهارت های سازماندهی قوی دارم.

در عوض بگویید: در آخرین آنالیز عملکردی که داشتم، مدیرم اشاره نمود که از توانایی ام در مسلط بودن بر چندین پروژه و مهلت تحویل آنها تحت تأثیر قرار گرفته است. و بسیاری از رهبران ارشد به خاطر روندی کاری مدیریت تولیدی که من پیاده سازی کردم، از ارتقای شغلی ام حمایت کردند.

3. همکارانم همواره به لطف مهارت [Y] که دارم در خصوص توانایی ام در انجام کار [X] صحبت می نمایند.

این نشان می دهد که شما آنقدر در کاری ماهر هستید که این به یک باور عمومی در خصوص شما تبدیل شده است. تعریف کردن یک داستان از زمانی که یک همکار در موقعیتی به شما تکیه نموده، می تواند به پیروزیتتان در مصاحبه شغلی یاری کند.

مثال:

نگویید: من در موقعیت های بحرانی خوب عمل می کنم.

در عوض بگویید: همکارانم همواره در خصوص توانایی من در تهیه یک برنامه واکنشی موثر به بحران ها صحبت می نمایند چون می دانم که چطور آرام و متمرکز بمانم. یک بار مشتریانِ همکارم از وجود مشکل در وب سایت شکایت کردند و تهدید کردند که اگر مشکل هرچه سریع تر برطرف نگردد، حساب های خود را لغو می نمایند. من اولین کسی بودم که همکارم با او تماس گرفت و طرحی ارائه دادیم که نگرانی مشتریانش را کم کرد.

4. من به لطف مهارت [X]، به بهتر کردن فرهنگ تیممان معروفم.

مدیران استخدام داوطلبینی را می خواهند که تأثیر مثبتی بر فرهنگ شرکت داشته باشند.

مثال:

نگویید: مردم در کنار من احساس راحتی می نمایند.

در عوض بگویید: من به لطف مهارت های تعاملی ام، به اینکه رئیس خیلی خوبی هستم معروفیت پیدا نموده ام. یک بار میزبان یک جلسه ناهار و یادگیری برای تیم خدمات مشتریان بودم تا از طراحان برنامه نویسی چیزهای بیشتری درباره وب سایتمان یاد بگیرند. این جلسه آنقدر پیروزیت آمیز بود که تیم طراحی درخواست کرد تا در جلسه بعدی حضور پیدا کند.

5. چند دوست نزدیک دارم که در تمام طول زندگی کنارم بوده اند.

این امر به ویژه در شغلی که روابط در آن مهم باشد مفید است. از مثال های خاص بهره ببرید تا نشان دهید که مهارت های تعاملی و ارتباط برقرار کردن شما در زندگی شخصی و حرفه ای تان ذاتی است.

مثال:

نگویید: مهارتم در برقراری ارتباط با دیگران عالی است.

در عوض بگویید: دوستان نزدیکی دارم که در تمام طول زندگی کنارم بوده اند. همواره سعی می کنم مطمئن شوم که آنها احساس مهم بودن و دیده شدن نمایند. از این مهارت ها برای برقراری روابط واقعی و پایدار با مشتری هایم هم استفاده می کنم. بسیاری از آنها حتی بعد از اینکه محل کارم را تغییر داده ام به دنبالم آمده اند.