2 بار پای چوبه دار مرگ را دیدم

به گزارش مینی ست، 10سال پیش بهرام در جریان یک درگیری خانوادگی در یکی از محله های جنوبی تهران با انداختن روسری دور گردن همسرش او را خفه و دادگاه او را به قصاص محکوم کرد. حالا سال هاست زیرحکم قصاص است و در برزخی میان بخشش و قصاص گیرافتاده است. والدین همسر و دختر و پسرش او را دو بار پای چوبه دار برده اما هنوز مرد میانسال را نبخشیده اند.

2 بار پای چوبه دار مرگ را دیدم

به گزارش گروه حوادث خبرنگاران به نقل از روزنامه خبرنگاران، با او در پشت صحنه یک جنایت این هفته گفت وگو کرده ایم و لیلا اسماعیلی، کارشناس ارشد روان شناسی نیز به بررسی ریشه های جنایت پرداخته است.

دوست دارم دوباره تار بزنم

زندان و سال ها دوری از خانه و فرزندانش او را شکسته تر از سن واقعی اش در شناسنامه نشان می دهد. آرزویش دیدن دو فرزندش است و این که حالا بعد از این همه سال او را ببخشند. با او گفت وگویی کردیم که در ادامه می خوانید.

چند سال است زندان هستی؟

10سال.

به چه اتهامی ؟

همسرکشی.

انگیزه ات از جنایت چه بود؟

نمی خواستم قاتل شوم، شاید اگر اعتیادم را ترک می کردم می توانستم جلوی خشم و عصبانیتم را بگیرم و الان اینجا نبودم و همسرم زنده بود و کنار بجه هایم بودم.

چرا معتاد شدی؟

خودم هم نفهمیدم شاید یک تفریح و مهمانی محبت آمیز مرا سمت مصرف هروئین و شیشه کشاند.

از شب قتل بگو.

آن شب دوباره شیشه مصرف کردم و وقتی به خانه آمدم، همسرم که حال مرا دید با التماس خواست که به خاطر بچه هایمان اعتیادم را ترک کنم اما انگار صدایش در من معتاد اثر نمی کرد. مشاجره مان بالا گرفت، عصبانی شدم و با روسری او را خفه کردم. بچه هایم که از اتاق بیرون آمدند با دیدن من که روسری دستم بود و مادرشان کناری افتاده بود شوکه شده و زبانشان بند آمده بود. روسری را انداختم و فرار کردم اما ساعاتی بعد تسلیم شدم.

در زندان بچه ها را ملاقات کرده ای؟

آنها از من متنفرند اما من دلم برایشان تنگ شده. چندبار زنگ زدم خانه مادربزرگشان تا صدایشان را بشنوم که تلفن را قطع کردند. فقط دو بار آنها را پای چوبه دار دیدم.

پس مرگ را دو بار دیده ای؟

بله. اولین بار را خوب به یاد دارم. شب قبل از اعدام خیلی برایم سخت بود. مدام چهره بچه هایم جلوی چشمانم بود و نمی دانستم فردا می آیند یا نه و چه می شود. صبح که شد و رفتم پای چوبه دار، والدین همسرم آمده و آن طرف تر دختر و پسرم ایستاده بودند. چقدر بزرگ شده بودند. خواستم برای آخرین بار آنها را بغل کنم که انگار می ترسیدند و عقب تر ایستاده و گریه می کردند. خودم هم اشک می ریختم و با گام های لرزان سمت چوبه دار رفتم، طناب را دور گردنم انداختند. فقط 60ثانیه مانده بود حکم اجرا شود که دخترم فریاد زد بابایم را اعدام نکنید؛ انگار روزنه ای از امید برایم باز شد.

بعد چه شد؟

سکوت همه جا را گرفت و همان موقع مرا پایین آوردند. بعد خانواده همسرم گفتند امروز اعدامش نمی کنیم و مرا به سلولم بازگرداندند. دو سال پیش دوباره پای چوبه دار رفتم و این بار هم دخترم رضایت نداد اعدامم کنند و دوباره حکم متوقف شد و هنوز معلوم نیست او و برادرش و والدین همسرم مرا ببخشند یا نه.

10سال زندان چطور گذشت؟

خیلی سخت؛ هر لحظه اش عذاب وجدان بود و کابوس مرگ رهایم نمی کرد. دور از بچه هایم بودم و فقط اعضای خانواده ام به ملاقاتم می آمدند. وقتی محکوم به قصاصی و زیرحکم، دیگر امیدی نداری و زندگی ات یکنواخت می شود.

اهل ورزشی؟

کم اما فوتبال زیاد نگاه می کنم. همه مسابقات تیم ملی، استقلال و پرسپولیس را نگاه می کنم. من یک استقلالی دو آتیشه ام و همه بازی های تیم محبوبم را از تلویزیون زندان با هم سلولی هایم دنبال می کنیم. سال ها قبل، سه تار می زدم اما یک روز به خاطر خرید مواد سه تارم را فروختم و در حسرت نواختن دوباره سه تارم.

فکر می کنی بخشیده شوی؟

نمی دانم فقط به بچه هایم می گویم، مرا ببخشید و حلالم کنید.

فرزندان همسرکشی را رها نکنید

لیلا اسماعیلی / روان شناس

همسرکشی با انگیزه هایی چون اعتیاد یکی از زوجین، خیانت، مسائل مالی و مسائل روحی و روانی رخ می دهد. در این پرونده مرد خانواده معتاد بوده و اعتیاد طولانی مدت داشته و ترک نکردن اعتیادش باعث ناامنی فرزندان و همسرش شده است. زن برای حفظ حریم و آبروی خانواده و وجود فرزندان مشترک تن به جدایی نمی داده و سعی می کرده همسرش را راضی به ترک کند. وقتی فرد معتاد با میل خود اعتیاد را ترک نکند کار خانواده با او برای ترک اعتیادش سخت تر می شود. فرد معتاد در این پرونده چون حاضر نبوده به کمپ برود و اعتیادش را ترک کند با همسرش درگیر شده و او را در اوج خشم و دعوا به قتل رسانده است. شاید خودش هم باور نمی کرد وقتی برای ترساندن همسرش با او درگیر شد این چنین او را قربانی خشم خود کند.

در این گونه جنایت ها که یکی از والدین قاتل و دیگری فوت شده، فرزندان با آسیب هایی جدی روبه رو می شوند و باید از این فرزندان حمایت های روانی شود تا در آینده با بحران روبه رو نشوند. اعتیاد معضلی است که باید برای رهایی از آن اقدامات روانی در کنار سلبی انجام شود و برای ترک اعتیاد یک معتاد می توان از کمک مشاوران استفاده کرد.

منبع: جام جم آنلاین
انتشار: 4 اسفند 1399 بروزرسانی: 4 اسفند 1399 گردآورنده: miniset.ir شناسه مطلب: 1411

به "2 بار پای چوبه دار مرگ را دیدم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "2 بار پای چوبه دار مرگ را دیدم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید